شجاع باشین!!!
|
|
خوب الان که دارم فکر میکنم میبینم در طول زندگیم خیلی کارها انجام دادم که اگه الان ازم بپرسی میگم که اصلا نمیدونم چه جوری انجام شدن.
در واقع اصلا نمیدونم اگه قرار باشه دوباره انجامشون بدم از عهده شون برمیام یا نه.
معمولی تریش گذروندن بسیاری از درسهای علوم پایه است.
معمولی تریش آزمایشگاههای مختلفه.
یکی از ریزه هاش آزمایشگاه باکتری بود.امتحانش 30 تا ایستگاه بود.تو هر ایستگاه یه تعداد لوله آزمایشگاه بود و ما باید حدس میزدیم چه میکروبی میتونه باشه اون نازنین.بعد از 1 دقیقه هم باید عوض میکردیم میرفتیم ایستگاه بعدی. 
یا مثلا یکی ازم بپرسه چه جوری طرح گذروندی؟چه جوری خونوادت رو هر 2-3 ماه یک بار دیدی؟چه جوری با آب سرد زندگی کردی؟چه جوری تا کمر فرو رفتی تو برف؟چه جوری بدون گازوییل تو همون برف زنده موندی؟
نمیدونم.باور کنین نمیدونم.فقط میدونم انجامش دادم.
مادربزرگ مادرم وقتی زمان زایمان مادر رسیده بود در جوابش که پرسیده بود چه جوری بچه به دنیا آوردی،بهش گفته بود:مادرجان من نمیدونم چه جوری مادرت رو به دنیا آوردم.بچه ات خودش به دنیا میاد.بعدا تو هم مثل من نمیدونی چه جوری به دنیا اومد.
این یه واقعیت مهم توی زندگی آدم ها است.
وقتی وارد کاری نشدند یا وقتی اون کار تموم شده به نظر کار سخت تر میاد تا وقتی که در حال انجام اون هستی.
وقتی شروع میکنی درگیر فکر کردن نمیشی.فقط انجامش میدی و میری جلو.بعد که تموم شد با خودت میگی:من این کار رو کردم؟ غیر ممکنه بتونم تکرارش کنم.
نمیگم همیشه همین جوریه.نه.نیست.ولی تعداد این نوع کارها هم با تموم سحتیشون هم کم نیست.نه؟
پس زیاد فکر نکنید.شروع کنید.کارها خودش جلو میره.نیروش میاد.
شجاع باشین.شجاع....باشه؟
ارادتمند همگی
" نگار"
نظرات شما عزیزان:
fatemeh khanoom 
ساعت11:04---22 اسفند 1391
دقیقا موافقم
برا من حموم رفتن این طوریه
خیلی سخته اما وقتی میرم یادم میره که سخت بود و فقط مراحلشو یکی یکی طی میکنم.
البته فکر نکنی هپلی ام ها! پاسخ:دقیقا همدردیم!!!!!
ای لی 
ساعت5:18---5 مرداد 1391
بعد از یکی دو ساعت پای سیستم نشستن،از نت اومدم بیرون
صفحه های وبلاگتون رو سیو کرده بودم که آف لاین بخونم به این مطلب که رسیدم دوباره کانکت شدم فقط برای اینکه بگم:
ممنو ن چقدر به یه همچین متنی احتیاج داشتم پاسخ:خوشحالم که متنم مفید واقع شده....
emergency 
ساعت15:52---24 تير 1391
چشم پاسخ:چشمتون بی بلا
یک دانشجوی پزشکی 
ساعت23:28---16 تير 1391
بعضی کارها توضیح دادنش سخته
نگار91 
ساعت23:33---14 تير 1391
سلام خانم دکتر نگار.نوشته هاتون خیلی صمیمی و دلنشینه.موفق باشی. پاسخ:ممنون عزیزم
جليل شعاع 
ساعت22:12---14 تير 1391
خب
وقتي كل زندگي مشكل داره، اونوقت حتا وقتي همه چيز خوب پيش ميره انگار باز هيچي پيش نميره و يا اصلا به عقب ميره و اونوقت...
ارادتمند پاسخ:آره...عمیقا درک میکنم وموافقم....
امیر کامروا 
ساعت22:45---13 تير 1391
سلام خانوم دکتر وبلاگ قشنگی دارین قابل دونستین به وبلاگ منم سر بزنین خوشحال میشم نظرتونو بدونم
با تشکر از شما پاسخ:سلام.ممنون.آدرس وبلاگتون ثبت نشده.اگه میشه دوباره بذارین
وارث 
ساعت13:49---13 تير 1391
کاملا موافقم!من هنوزم نمیدونم چطور قله تفتان رو فتح کردم!الان 4 تا پله که میرم نفس نفس میزنم!!! پاسخ:دقیقا عزیزم
سوگل 
ساعت0:42---12 تير 1391
کاملا درک میکنم حرفاتو ! منم گاهی کارایی انجام دادم که الان وقتی فکرشو میکنم میبینم محاله دوباره بتونم انجامشون بدم ! ادمها تو مواقع اضطراری کش میان ! پاسخ:دقیقا
|
دو شنبه 11 تير 1391برچسب:, |
|
|
|